عنوان مقاله: آموزش زبان انگلیسی با برش فیلم ۲
دسنه مقالات: آموزشی
پس از مشاهده این ویدیو: می توانید با چند تا از اصطلاحات زبان انگلیسی آشنا شده و از آن ها در مکالمات روزمره خود استفاده نمایید.
توصیه تیک لرن ۲۴: اگر می خواهید اطلاعات بیشتری در زمینه یادگیری زبان انگلیسی کسب کرده و آموزش خود را آغاز کنید می توانید مقاله بهترین کلاس خصوصی آیلتس در مشهد را مطالعه فرمایید.
آموزش زبان انگلیسی با برش فیلم ۲
دوستان و همراهان عزیز و همیشگی تیک لرن ۲۴ سلام. امیدوارم خوب و برقرار باشید و از یادگیری زبان انگلیسی نهایت لذت را ببرید. امروز در این مقاله آموزشی می تخواهیم درباره آموزش زبان انگلیسی با برش فیلم ۲ صحبت کرده و شما را با چند تا از اصطلاحات زبان انگلیسی آشنا کنیم که می توانید از آن ها در مکالمات خود استفاده کرده و کلاس اسپیکینگ خود را بهبود ببخشید.
گروه آموزش زبان انگلیسی تیک لرن ۲۴ با استفاده از کلیپ های کوتاه فیلم های واقعی مکالمه محور سعی در بهبود آموزش زبان انگلیسی شما دوستان دارد. با استفاده از این کلیپ مهارت های listening و speaking خود همچنین دانش واژگان و ساختار های خود را بهبود بخشید.
برای مشاهده کلیپ قبل آموزش زبان انگلیسی با برش فیلم ۲ اینجا کلیک کنید.
آموزش زبان انگلیسی با برش های کوتاه فیلم
How I Met Your Mother
movie transcription:
Marshall: all right, so call her up.
Ted: no, calling’s not casual. I just gotta bump into her somewhere. Now, if only I knew her schedule, I could arrange a chance encounter.
Lily: That’s great, Ted….. you’ll be the most casual stalker ever.
ترجمه متن آموزش زبان انگلیسی با برش فیلم ۲
مارشال: خیلی خوب، بهش زنگ بزن.
تِد: نه، زنگ زدن اتفاقی نیست. من فقط باید یک جایی باهاش برخورد داشته باشم. حالا، اگر فقط برنامشو میدونستم، میتونستم یک شانسی داشته باشم تا باهاش برخورد کنم.
لیلی: این عالیه، تِد…. تو اتفاقی ترین تعقیب کننده میشی؛ برای همیشه!
new words and expressions
۱- calling somebody up: to telephone someone ( به کسی زنگ زدن )
e.g: He called me up to tell me about it.
۲- casual: relaxed and not worried, or seeming not to care about something.
( اتفاقی، غیر مهم )
e.g: His eyes were angry, though he sounded casual.
۳- bump into somebody: to meet someone who you know, when you were not expecting to.
( برخورد کردن )
e.g: I bumped into jean in town.
۴- schedule: a plan of what someone is going to do and when they are going to do it.
( برنامه )
e.g: the majority of holiday flights depart and arrive on schedule.
۵- encounter: to experience something, especially problems or opposition.
( برخورد، رویارویی )
e.g: they encountered serious problems when two members of the expedition were injured.
۶- stalker: someone who follows and watches another person over a period of time in a way is very annoying or threatening.
( تعقیب کننده )
e.g: He is the best stalker in the history.